دستان تــهی...
در خانه باز شد
کودکی گرسنه
شادمان به سمت در دوید
پــدر باز هم دست خــالی به خانه آمده بود
کودک نگاهی به چشمان خیس و شرمسار پــدر انداخت
دستان او را گرفت تا دیگر ..
خالــی نباشد

برچسبها:
و خــــــــدایــی که در این نـزدیکـــــی سـت
صفحـہ اصلے ✘ آرشـ ـیو مطالـ ـب ✘ ایمـ ـیل ✘ پروفـ ـایل ✘ طـ ـراح قالـ ـب
در خانه باز شد
کودکی گرسنه
شادمان به سمت در دوید
پــدر باز هم دست خــالی به خانه آمده بود
کودک نگاهی به چشمان خیس و شرمسار پــدر انداخت
دستان او را گرفت تا دیگر ..
خالــی نباشد